زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

گرگ

گرگ

لغت نامه دهخدا

گرگ . [ گ ُ ] (اِ) پارسی باستان ورکانا ، اوستایی وهرکه (گرگ )، پهلوی گورگ ، هندی باستان ورکه (گرگ )، ارمنی گل ، کاشانی ور، ورگ ، ورگ ، مازندرانی وُرگ ، کردی ورگ ، افغانی لوگ ، اُسّتی برق یا بیرق ، بیرنق ، بلوچی گورگ ، گورک ، یودغاورگ ، یغنابی ارک جانوری است وحشی از تیره ٔ گربه سانان از راسته ٔ گوشتخواران که در روسیه و نروژ و امریکای شمالی فراوان است و در ایران نیز هست . جانور خطرناکی است و به چارپایان و انسان به هنگام گرسنگی حمله میکند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). معروف است.


معنی کلمه گرگ به انگلیسی

گرگ
wolf
سگ گرگ
German shepherd
گرگ انسان
werwolf
گرگ صفت
wolfish
گرگ و میش
dusk , twilit
گرگ وار
lupine

گرگ در تالشی ورگ و در تالشی خطبه سرا وَگ  و هم چنین هَشْرات

گرگ در ترکی قورد و جاناوار هم گفته میشه .