زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

واژه های بیگانه: واژه های پارسی


واژه های بیگانه: واژه های پارسی


اولاد: فرزندان
اولویت: برتری- نخستینگی
اولیا: سرپرستان
اولین: نخستین- آغازین
اولیه: نخستین
اهالی: باشندگان- مردمان
اهالی بوشهر: مردمان بوشهر
اهالی شهر: شهروندان
اهانت: خوارداشت- سبک کردن- خارسازی
اهتمام: پشتکار- کوشش
اهدا کردن: پیشکش کردن
اهداء: پیش کش
اهداف: آماج
اهرام ثلاثه: اهرام سه گانه
اهل مطالعه: خوانندگان
اهلی: آرام- رام
اهم: برجسته ترین
اهمیت: مهندی- ارزش
ایاب و ذهاب: رفت و آمد
ایالات: استان- فرمان روایی
ایالت: ساتراپ- استان- فرمانروایی
ایام: روزها
ایام شباب: روزگار جوانی
ایجاد: آفرینش- برپایی- گشایش- ساختن
ایجاد اشتغال: کارآفرینی
ایجاد شده: برپا شده- برپاشده
ایجاد شود: پدید آید
ایجاد کردن: پدید آوردن
اید ئولوزی: آرمانمندی
ایدئولوژی: انگارگان
ایدئولوژیک: انگارگانی
ایده: آرمان- اندیشه- مونه- رای
ایده آل: آرمانی
ایده آلیست: آرمان گرا- انگارگرا
ایده آلیسم: آرمان گرایی
ایراد: خرده- ناکارایی
ایراد داشتن: کمبود داشتن- ناکارایی داشتن
ایراد کردن: سخنرانی کردن
ایرادگیر: خرده گیر
ایرانی الاصل: ایرانی تبار
ایرانیت: ایرانی گری
ایرمان: وخشی
ایزد منان: یزدان پیروزگر
ایفا: انجام
ایما و اشاره: نمار
ایمان: باور- باورداشت- گرایش
ایمیل: رایانامه
این طور: اینگونه
این مدت: در این
این نوع دیگری است: این گونه دیگری است
اینتراکشن: اندرکنش
اینترنت: تارکده- رایاتار
اینترنتی: رایاتاری
ایندکس: نمایه
با اصل و نسب: با ریشه- با نژاد- تبارمند
با تجربه: کار آزموده
با تشکر: با سپاس
با تقوی: پرهیزگار
با تمام: با همه
با تمام پاکی وی...: با همه پاکی وی...
با جرات: یارا
با حسن نیت: دوستانه
با سوء نیت: دشمنانه
با عقاید مختلف: با باورهای گوناگون
با قابلیت: با توانایی
با قدمت: دیرین- دیرینه
با لیاقت: شایسته
با لیاقتی: شایستگی
باتجربه: آزموده
باجناق: همریش
باحیا: آزرمین
بادوام: دیرنده
بارز: پدیدار- آشکار
بارک الله: آفرین
باریکلا: آفرین
بازگویی: واگویش
باطل: بی هوده- تباه- نادرست
باطله: بی هُده
باطن: درون
باطنی: درونی
باعث: انگیزاننده- مایه- انگیزه
باعث عبرت دیگران: مایه پند دیگران
باقی: بازمانده- مانده
باقی مانده: بازمانده
باقیمانده: مانده
باکره: پوپک- دوشیزه
بالاجبار: به ناچار
بالاخره: سرانجام
بالاخص: به ویژه
بالعکس: وارون- واژگونه
بالقوه: نهفته- خفته
بالکن: ایوان
باواسطه: بامیان جی
بحبحه: هنگامه
بحث: جُستار
بحث کردن: گفتگو کردن
بحث و تبادل نظر: گفتمان
بحث و مجادله: گفتاورد
بحر: دریا
بحر خزر: دریای مازندران-دریای کاسپین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.