زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

واژه نامه تالشی

واژه نامه تالشی
*باشلاق = bash'lag // به چادر زنان شبیه است از جنس شال و اغلب به رنگ سیاه که عشایر به سر می اندازند.این واژه ترکی است که جایگزین واژه ی تالشی،شاله،shala شده است.
*خانچه =xancha //هدایایی جنسی که همسایگان و فامیل در داخل مجمعه و سینی چیده و به هنگام عروسی برای خانواده  داماد یا عروس می برند.
*تواکار =t'vakar //زارع ای که مزرعه ای را به رسم مزارعه جهت زراعت قبول می کند.
*دره م= d'rem//شیربهاء،درخم اشکانی،وجه نقدی که در قرارداد عقد و ازدواج،داماد متعهد میشود آن را به خانواده عروس بپردازد.
*خاک بش=xakabash//خاکستر نرمی که بر روی زغال یا هیزم سوخته و سرد شده.ظاهر میشود.غبار نازک.
*شال مئره= shala m'ra//نوعی دانه سخت که با آن تسبیح و گردنبند درست میکنند این دانه از گیاهی خودرو به دست می آید که اغلب در شالیزاران و جاهای باتلاقی می روید.
*شاله کلا=shala kla//نوعی کلاه ساده چهار تکه به شکل نیم کره که از شال سیاه دوخته میشود و عموم مردان تالشی به سر می نهند.
*گئرچه=geracha//چوب بلندی که راس ضخیم ترش دارای شاخکی قلاب مانند باشد و از آن جهت بالا کشیدن سطل آب از چاه و یا فرو کشیدن.شاخه درخت استفاده میشود.......
فرهنگ تطبیقی تالشی دکتر عبدلی**
تایپ:میلاد نصیری.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.