زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان و گویش تاتی روستای کرینگان

این گونه تاتی ، گویش روستاهای اوشتبین ، چای کندی،ونیستان و چند آبادی دیگر است که همگی دارای ویژگیهای گویشی مشترک اند. در این گونه ، تفاوت جنس ملاحظه نشده است ؛ مضاف الیه و صفت ــ چنانکه در گویشهای کرانة خزر دیده می شود ــ پیش از مضاف و اسم می آید؛ اسم در حالت فاعلی و انواع حالات غیر فاعلی به کار می رود؛ مصدر دارای نشانة - an,-yan,-iyan و -en است ، مانند eni-yan   «چیدن »؛ rd-an ªVenda «ایستادن »؛ گذشتة نقلی و بعید به یک شکل می آیند و تنها به قرینه تشخیص داده می شوند.

جدول لغات تاتی کرینگان 

تاتی

TATI

لاتین ( LATIN )

PRONUNCIATION

فارسی

PERSIAN

انگلیسی

ENGLISH

دَ دا

Dadâ

پدر

Father

نَ نا

Nanâ

مادر

Mother

اَش

خرس

Bear

چاش

Čâš

چشم

Eye

زوئه ( زُوا )

Zovâ

پسر

 Son

کینا

kinâ

دختر

Girl

بِرو

Bero

برادر

Brother

باجی

Baji

خواهر

Sister

گِری

Geri

گردن

Neck

مرد

Mrd

مرد

Man

هِردَن

Herdan

بچه – کودک

Baby

کا

خانه

 Home

وَی

Vay

عروس

Bride

زِماستون

Zemâston

زمستان

Winter

آسپ

Âsp

اسب

Horse

پی

Pi

سفید

White

پا

سگ

Dog

بون

Bon

بام

Roof

داست

Dâst

دست

Hand

وِنا

Venâ

بینی

Nose

آنگین

Ângin

عسل

Honey

سارد

Sârd

سرد

Cold

چوک

Čok

خوب

Good

چَتین

Čatin

سخت – دشوار

Hard ; difficult

چاشما

Čâšmâ

چشمه

Spring

مِلِخا

Melexâ

قاشق

spoon

آستا

Âstâ

استخوان

Bone

هون

Hun

خواب

Sleep

قَو

Ğav

دهان

Mouth

هَدِر

Hader

بیهوده ، بیخود

 Vain, idle 

زوون

Zoon

زبان

 tongue

کَلای

kalây

خروس

Rooster

شِت

Šet

شیر ( لبنیات )

Milk

شالو

Šâlo

شلوار

Trousers

شه ی

Šay

پیراهن

Shirt

وار

Vâr

برف

Snow

کارق

Kârğ

مرغ

hen

کوردا

Kordâ

کارد – چاقو

Knif

دی

Di

ده - روستا

Village

جِل

Jel

گونه

Cheek

اُودِمی

Odemi

آدم

Human

شَو

Šav

شب

Night

وارق

Vârğ

گرگ

Wolf

زیر

Zir

دیروز

Yesterday

واشتِه

Vâštĕ

پریدن – پرش

Jump

                          الفبای تاتی بر مبنای حروف لاتین       

A  = اَ ، عَه ،  َ

D  د

E  = اِ ، عِه ،  ِ  از ته گلو

Z  = ذ ، ز ، ظ ، ض

Ĕĕ=اِ کشیده پهلوهای زبان به سقف دهان می چسبد

R = ر             

Ûû = او ، عو – اول کلمه

Žž= ژ

O = اُ ، و ،  ُ

Šš = ش

I = ای ، عی ، ئی

ğ Ğ = غ ، ق

â = آ

F = ف

B = ب

K = ک

P = پ

G = گ

T = ت

L = ل

S = ث ، س ، ض

M = م

J = ج

N = ن

Čč = چ

V = و

H = ح ، ه

Y = ی

 X خ U یو

 

زبان باستان آذربایگان...گویش کرینگان

کرینگان کجاست ؟ کرینگان ، از دیه های کوچک دزمار شرقی ، از دهستانهای چهارگانه بخش ورزقان از شهرستان اهر ( ارسباران ) در شمال شهر تبریز است .

دهستان دزمار ( دیزمار ) ( دزمار یا چنانکه در خود آذربایگان گفته می شود دیزمار dizmar از نامهای بسیار کهن ایرانی و معنی آن دژماد ( قلعه مادان ) است و آن نخست نام دژی استوار بوده ( معجم البلدان ) که سپس همه این بخش بدان نام خوانده شده است . ) که امروزه به دزمار شرقی و غربی تقسیم می شود ، پیش از این بخش بزرگی از ارسباران را فرا می گرفته ، دارای دیه های آباد و فراوانی بوده است . حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب (( نزهت القلوب )) ( تألیف 740 هجری قمری ) در گفتگو از این سامان می نویسد : (( دزمار ولایتی است در شمال تبریز کما بیش پنجاه پاره دیه بود و دوزال و کوردشت و قولان و هراز ( امروزه هراس نامیده می شود ) و جورواثق ( درست این نام باید خوروانق باشد که امروزه " خروانا " خوانده می شود و در اصل " خوروانک " بوده .) از معظمات آن ، هوایش معتدل است به گرمی مایل و آبش از جبال بر می خیزد و فاضلابش در ارس می ریزد . حاصلش غله و پنبه و میوه به همه انواع می باشد و بیشتر ( این واژه به قرینه جمله پس از آن باید " پیشتر " باشد و اکنون نیز میوه و سردرختی آنجا پیشتر از همه جا می رسد و نوبار تبریز از آن جاست .) از همه جا رسد و نو باوه تبریز از آنجا باشد . حقوق دیوانیش چهل هزار و هشتصد دینار است )).

دزمار شرقی که در شمال ورزقان است اکنون از شمال به رود ارس از جنوب به دهستان اوزمدیل از مشرق به دهستان مینجوان و حسنو ( حسن آباد ؟ ) از مغرب به دهستان دزمار غربی محدود است . هوای آن در کرانه های رودخانه ارس گرم و در بخش جنوبی معتدل و آب دیه های آن همگی از چشمه ها و رود ارس و رود مردانقم است .

این دهستان از پنجاه و شش آبادی بزرگ و کوچک پدید آمده که بیش از ( 18500 ) تن جمعیت دارد و مرکز آن آبادی اشتبین است ، آبادیهای دیگر آن در درجه یکم عبارت است از : مردانقم – شرف آباد – جوشین – علیار – اویلق – مزرعه شادی . و در درجه دوم : چای کندی – ملک – ونیستان – کرینگان – کلاله – هراس – کرانّلو – کاوانی – داران – قولان ...

کرینگان که در 12 کیلومتری جنوب شرقی اشتبین قرار دارد دیهی است کوهستانی که تا ورزقان بیست و هشت کیلومتر راه مال رو فاصله دارد . کشتزارها و باغهای آن از دو چشمه سیراب می شود ، محصول آن غله و هیزم و زغال و چوب درختان جنگلی و اندکی نیز سر درختی است .

مردم آن 99 خانوار و نزدیک به 600 تن می باشند ( این آمار مربوط به سال نوشتن این کتاب یعنی دهه 30 خورشیدی می باشد و ممکن است تغییر یافته باشد . نویسنده وبلاگ .) که همگی به تاتی گفتگو می کنند و ترکی نیز می دانند . کار عمده آنان ، کشاورزی ، گله داری ، تهیه زغال از درختان جنگلی است .  

چنانکه گذشت ، مردم دو دیه کرینگان و چای کندی به گویشی سخن می گویند که در میان خودشان و دیگران (( تاتی )) نامیده می شود و مردم دیه های ملک و ونیستان نیز که اندکی از آنها دورند با این گویش آشنایی دارند .

لیکن در بخش ارسباران دیه های تاتی گوی بیش از اینها است و تا آنجا که نویسنده پرسیده و یادداشت کرده است از دهستان حسنو ( حسن آباد ؟ ) مردم دیه های  خوی نراو ( Xoynarav ) ( خوی نرآباد ؟ ) و ارزین ( Arazin ) و کلاسور ( Kalasur ) نیز به تاتی سخن می گویند که اندکی با گویش کرینگان جدایی دارد .

نیز باید دانست که مردم تاتی زبان در هفتاد و هشتاد سال پیش ، بیشتر از امروز بوده ، دیه های دیگری نیز به تاتی سخن می گفته اند که کنون زبان همه آنان ترکی گردیده ، برخی از پیرمردان کهنسال آن سامان به یاد دارند که کدام دیه ها به تاتی سخن می گفته اند که سپس زبان پدرانشان را فراموش کرده اند .

دور نیست که پس از چند سالی ، این چند پاره دیه نیز زبان خود را از دست داده ، همچون دیگران به ترکی سخن گویند . چنانکه مردم دهکده (( اقلید )) ( کلید ) که در آن سوی رود ارس افتاده ، پیش از این زبانشان تاتی بوده و در همین سالهای نزدیک زبان خود را از دست داده اند . بیم نابودی این گویش ها در این روزگار که رفت و آمد با شهرها بیشتر شده بسیار است و اگر در نگهداری و گردآوری آنها کوشش و شتابی نشود به زودی از میان خواهد رفت . چنانکه نویسنده خواست با آخوند ده کرینگان که مرد باسوادی بود دیداری کند تا بلکه برخی از دشواریهای خود را درباره این گویش با او در میان گذارد ، با افسوس شنید که او تاتی نمی داند ، و به جهت چند سال زندگی در مدرسه های آخوندی تبریز ، زبان خود را فراموش کرده است .

ویژگیهای گویش کرینگان

میان گویش کرینگان – که شاید بتوان گفت از بازمانده های نیمزبان آذری است که تا چند صد سال پیش در آذربایگان بدان سخن می گفتند – با زبان اوستایی نزدیکی بسیار دیده می شود ، چه بسا با بررسی هایی که در آینده روی گویش های تاتی آذربایگان انجام گیرد ، بتوان به طور محقق گفت که همه اوستا یا باری بخش (( گاتها )) به زبان شمال غربی ایران یعنی آذربایگان ( زبان مادی ) سروده شده است . ... گذشته از زبان اوستایی میان تاتی کرینگان و گویشهای همسایه آن ، از خلخالی و هرزندی و تالشی و نیمزبان کردی و زبان ارمنی و دیگر گویشهای غرب ایران همبستگی نزدیک دیده می شود که در سنجش واژه ها تا اندازه یی این همبستگی نموده شده است . پیدا است اگر این گویشها ، هر یک گردآوری و سپس واژه ها و دستورهای آنها با هم سنجیده شود گذشته از روشن شدن چگونگی و جایگاهشان در میان زبانهای ایرانی ، در گشودن بسیاری از دشواریهای فرهنگ ها و معنی واژه هایی که در آنها آورده شده است ، و همچنین در مطالعه و شناختن گویش مردم آذربایگان که آمیخته یی است از بازمانده های نیمزبان آذری و ترکی ، بسیار موثر و سودمند خواهد افتاد و نتیجه هایی بدست خواهد آمد که برای زبانشناسی ایران زمین بسیار پر ارزش خواهد بود .

اوستایی

تاتی کرینگان

فارسی

Arša

خرس

Span

سگ  

Grivâ

Geri

گردن

Vadhe

Vay

عروس

Maxši

Müz

مگس ، زنبور

Aspa

Âsp

اسب

Bumi

Bümi

بوم ، زمین

منبع : جستارهایی درباره زبان مردم آذربایگان – یحیی ذکاء – تهران : بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار – 1379 – ص 99 – 101 و 105 – 106 -

 منبع:http://www.kringan.blogfa.com/post/6