زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان شناسی پیش از تاریخ

به دگرگونی یک واژه ی ساده بنگرید :
مصوت بلند ( ا ) و مصوت کوتاه ( -ّ ) چه نقش مهمی در واژه ها بازی
می کنند .پا (پ+ا) یعنی بلند و ( په .پّ ) یعنی پایین و در گویش آریایی ها
معنی کوچک هم به خود گرفته است .این واژه ی کهن باید تلفظ ( پس pas)
داشته باشد که در تغییر زمان ( س ) به ( ه ) تبدیل شده است .از این ریشه
واژه هایی بجا مانده : ( پس +ت past)یعنی پایین و ( پستی pasti ) یعنی
پایینی و ( پست بالا ) یعنی کوتاه قد و ( پستک pastak ) هم یعنی کوتاه قد.
در فرامرزان (پسک pesk )به معنی اندک و کم است و در کردی (په peh)
به معنی پایین پا است .
* ( په پو papu) کوچک جستجو گر
*تغییر ( س ) به ( ه ) مانند ( سند .هند ) ( آسن .آهن )
* از گویش های آریایی ( تای +په ) سرزمین کوچک خورشید

نگرشی دیگر به ( سیمرغ )
سیمرغ نام مرغی اساطیری است .دراوستا با نام ( سّئنّ saena) یا
(مّرغو شئن )در پهلوی (سن مورو ) در پارسی ( سیمرغ ) یا (سیرنگ)
نامیده شده است .در شاهنامه جای او در البرز (بلندی عقاب ) است ( سیمرغ
بر تمامی کوه ها احاطه دارد و نیرویش ستودنی است .بهرام یشت )
سیمرغ نماد ( فره ایزدی ) و در آثار عرفانی نشانه ی کرامت است .
او فرمانروای آسمان هاست .او رابط زمین و آسمان ناشناخته است .در اوستا
به او ( کّرشیپت ) یا در پهلوی ( کّرشفت ) نیز می گویند یعنی ( تیزپرواز).
توتم خانواده ی رستم است .به علت سرعت زیادش تجسمی از ( آذرخش)
است .همان گونه که ( تندر )را صدای خداوند می دانستند که با انسان ها
سخن می گوید .در بین سرخ پوستان نوعی مرغ به نام (Thunder bird)
نیز وجودارد که مقدس است ..دربین بعضی اقوام او را ایزد بانویی نیک
می پنداشتند ( همان گونه که در بین مادها دالک نامیده می شد )
* یعنی پرنده ی تیز پرواز یا Thunder bird )
* همان ( تندر Thunder ) پارسی است .
* ( دال ) به معنی عقاب است و ( دالک ) قبل از ( خورشید خانم) خدای
آریایی ها بوده است .
* ( اله +مان ) یا ( آلمان ) نیز به معنی ( خانه ی عقاب ) است .

سرزمین ( دیو سپید ) :
مازندران را سرزمین (دیو سپید ) می نامند .آیا (دیو سپیدی ) وجود داشته است .
آیا راز و رمزی در این روایت ها وجود دارد ؟
با مصوت های بلند ( ا.و .ی ) یعنی حروف عله عربی ( دا .دو .دی ) به معنی
بلند است :
( دار) یعنی بلند هم معنی خانه می دهد و هم معنی درخت
( دور ) هم معنی بلند می دهد برای مسافت و زمان
( دیر ) معنی بلند می دهد برای زمان
( دی +و ) معنی بلند می دهد که صفت فاعلی آن ( دیوار ) است یعنی با
بلندی سر وکار داشتن .
به نظر می رسد مبارزه با دیو سپید عبور از کوه های بلند و پر برف البرز
است برای نجات کی کاوس از ( دیو یسنان ) شمال ایران .
سرزمین ( تپورستان ) یا ( تبرستان ) سرزمین اژدها نژادان و نیایشگران
( دیو ) است یعنی خورشید .شاید به دلیل قیام های بزرگی در گیلان و
مازندران در دوران اشکانی و ساسانی نام (تبرستان ) تغییر داده شد .

آیا می شود ریشه های زبان کهن آریایی را باز سازی کرد ؟
بازسازی باقی مانده ریشه های کهن ایرانی از روی قواعد زبان شناسی و
معنا شناسی و آواشناسی بر اساس آنچه باقی مانده ( کتیبه ها .کتاب ها و.....)
راه دیگری به نظر نمی رسد و آنچه مهم تر است گویش های فعلی زبان
پارسی است که در ایران موحود است و خوش بختانه قابل دسترسی است .
آنچه کار را دشوار می سازد تلفظ گوناگون بعضی کلمات است برای یک معنا
مثلا" کلمه ی ( ایران ) که می دانیم از دو ساخت ( ایر) و ( ان ) ساخته
شده است .( ان ) پسوند مکان است و می تواند پسوند نسبت نیز باشد .
اما ( ایر eyr ) با تلفظ های گوناگون و در مسیر تاریخی دگرگون شده 
می تواند معانی گوناگون داشته باشد اگر ( آی ) به معنای خورشید باشد دریک
گویش خاص ( آیرay+er ) به معنی آتش است پس ایران می شود سرزمین
آتش ولی زرتشت در ایران ظهور نکرده است چون کلمات ( اسوره ) و 
( اهوره ) پیش از آمدن آریایی ها به ایران بین ایرانی ها و هندی ها مشترک
بوده است و بسیاری از کلمات دیگر که از این بررسی بیرون است .حتا
اگر به جای ( آی ) ( اّی ) تلفظ شود باز فرقی نمی کند وبا گویش دری
( اّیران ayran ) می شود و اگراز ریشه ی ( ار ar ) باشد به معنی حرکت
کردن و ( ان ) نسبت باشد ( اران eran ) یا (ایران ) می شود سرزمین 
مهاجران .کدام را باید پذیرفت ؟

نام باستانی ( تیگره ) با تلفظ های گوناگون :
این نام در هزاران سال پیش در سرزمین هیتی ها (Tigra+ta) است به
معنی ( اروند .تند )است .در منابع آشوری ( تیکلات Tiklat) نوشته شده
که امروزه (تکریت Takrit) تلفظ می شود .درکتیبه ی بیستون(bistun)
( تیگریش Tigrish) نوشته شده و درمنابع ارمنی (تیگران Tigran)
درمنابع یونانی (پاسی تیگریش Pasi tigrish ) است .برای تلفظ عربی
آن سه تغییر انجام شده است .تغییر ( گ ) به ( ج ) که باید ( تیجره ) شده
باشد.تغییر (ت ) به ( د ) که ( دیجره ) شده و تغییر ( ر ) به ( ل ) که
( دیجله ) یا امروزی آن ( دجله ) است .
*پاسی تیگریس یونانی باید پارسی تیگریس باشد
* تیگ از ریشه ی ( تی ) یه معنای ( تیز ) است .

واژه ی ( آریا ) در هند :
در ریگ ودای هند بیش از اوستا از ( آریا ) سخن گفته شده است :
( آندرا ) ایزد غلبه ی آریایی در کتاب هندوان نگهبان اقوام آریایی است .
در ریگ ودا (آندرا ) فرمانروای کوچ کنندگان آریایی است و ایزد نگهبان
( طوایف پنج گانه ی آریایی ) .پس از ( آندرا ) آتش ( آگنی aَgni )
این وظیفه را بر عهده دارد .
*آتش همیشه جانشین خورشید در زمین بوده است .
* (دَاِوَ ) به معنی خورشید ( مادر خدا ) است و ( داوَر ) به معنی آتش است
اوست که بین حق و باطل داوری می کند (داستان سیاوش و عبور از آتش )


شناخت یک واژه در مسیر تاریخی خود :
یک واژه ممکن است در مسیر تاریخی خود بسیار دگرگون شده باشد :
ممکن است واجی به واج دیگر تبدیل شده باشد یا واجی حذف یا اضافه 
شده باشد مانند (س) در سند که به ( ه ) در ( هند ) تغییر کرده باشد .
واژه ی ( هفت ) را بنگرید در گویش های جهانی :
در سانسکریت (sapta ) در اوستایی ( hapta ) در لاتین( saptem)
فرانسوی ( sept ) در انگلیسی ( seven ) در روسی ( sem ) و در
آلمانی ( sieven ) است که ابتدا ( هپت ) و معرب آن ( هفت ) است .


منبع:زبان شناسی پیش از تاریخ(فیس بوک)