(اسم، اسم مصدر) [پهلوی: spās] ‹سپاسه› [sepās]
۱. حمد؛ ثنا؛ درود؛ ستایش.
۲.
شکر: ♦ سپاس خدا کن که بر ناسپاس / نگوید ثنا مرد مردمشناس (نظامی۵:
۸۳۱)، ♦ هنوزت سپاس اندکی گفتهاند / ز بیورهزاران یکی گفتهاند (سعدی۱:
۱۷۴)، ♦ به این سپاس که مجلس منوّرست به دوست / گرت چو شمع جفایی رسد بسوز
و بساز (حافظ: ۵۲۲).
۳. لطف؛ شفقت.
۴. [قدیمی] منت.
⟨ سپاس پذیرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. قبول منت کردن؛ ممنون شدن.
۲. شکر کردن.
⟨ سپاس داشتن: (مصدر لازم)
۱. شکر نعمت به جا آوردن؛ ممنون بودن.
.[قدیمی] منت داشتن.⟨ سپاس گزاردن: (مصدر لازم) [قدیمی] شکر نعمت به جا آوردن؛ شکر کردن.