زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

ییلاق، تابستانگاه

برابر (معادل) پارسی (فارسی) واژه (لغت) ییلاق واژه (های) تابستانگاه است.

ییلاق

فرهنگ لغت عمید

(اسم) [ترکی، مقابلِ قشلاق]
[yeylāq]
۱. سردسیر؛ کوهپایه و جای سرد.
۲. محل خوش‌آب‌وهوا در خارج شهر که در فصل تابستان در آنجا به‌سر می‌برند؛ ایلاق.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.