زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

دهره نام تالشی چوب بر

چوب بر:داز ، دهره

دهره

فرهنگ لغت عمید

(اسم) [سنسکریت] [قدیمی]
[dahre]
۱. نوعی حربۀ دسته‌دار شبیه ساطور: ♦ دهر قصاب ناجوانمرد است / دهره‌اش بهرۀ رقاب و صدور (حسین وفایی: مجمع‌الفرس: دهره).
۲. داس.
۳. شمشیر.
۴. شمشیر دودم: ♦ پیکر هر طلسم از آهن و سنگ / هر یکی دهره‌ای گرفته به چنگ (نظامی۴: ۶۵۹).


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.