زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

زبان فارسی

گردآوری مطالب :اسفندیار آقاجانی

دختر

دختر

از ویکی‌واژه
فارسی

(دُ تَ)

ریشه‌شناسی

واژه ی «دختر» از ریشه ی «دوختن» که امروزه از بن مضارع آن «دوشـ» + «ـیدن» یعنی «دوشیدن» ساخته می شود، مشتق شده است. امروزه در بعضی از گویش های ایران، هنوز هم، «دوختن» به معنای «دوشیدن» به کار می رود. ( شاید ریشه ی اصلی دوختن از واژه ی «دوغ» به معنای «شیر» آمده بوده باشد. )

  1. واژه ی «دختر» از «دوخـ» + پسوند صیغه ی مبالغه ساز «ـتر» ساخته شده است و به سمـَتی در خانواده اشاره می شده است که مسؤول دوشیدن دام های خانه بوده است.


دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود . به daughter در انگلیسی توجه کنید . واژه daughter نیز همین دختر است . gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت . دوغ در در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد . آمده است.

اسم

  1. فرزند مادینه، دخت.
  2. دوشیزه، زن مرد ندیده.
  3. انسان ماده خردسال یا جوان


    کانال زبان تالشی,
    [Forwarded from سعید]
    کینه-کیله:دختر

    [Forwarded from اسفندیار آقاجانی]
    دختر فارسی پهلوی
    کِله    تالشی
    girl    انگلیسی

    کانال زبان تالشی,
    گیلکی: کیجا
    مازندرانی: کیجا

    قز= دختر     ترکی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.